[vc_row][vc_column][vc_column_text css=”.vc_custom_1533034821998{padding-top: 20px !important;padding-right: 20px !important;padding-bottom: 20px !important;padding-left: 20px !important;background-color: #ddb982 !important;}”]
مجمع ذخائر اسلامی از تأسیس تاکنون
(1)
سال تأسیس و مؤسس
هنگامی که علامۀ محقق سید احمد حسینی اشکوری در سال 1350 هـ. ش از نجف اشرف به زادبوم جدش سید حسن اشکوری مراجعت کرد و در قم سکنی گزید، قم به مرکز فقه شیعه و نشر تشیع در ایران تبدیل شده بود. آن هنگام، هنوز خبری از مؤسسات علمی و فرهنگی در قم نبود امّا با رشد سریع علم و تبدیل قم به پایگاه تشیع، نشر علوم آل محمد صلی الله علیه و آله از این شهر سرعت چشمگیر یافته و ضرورت تشکیل نهادهای تحقیقاتی بیش از هر زمان احساس میشد.
علامه اشکوری با کولهباری از تجربۀ تحقیق و نشر در نجف اشرف، به قم هجرت کرده بودند. از زمان ورود ایشان تا تأسیس مجمع ذخائر اسلامی بیش از پنج سال نگذشت. مؤسسهای با اهداف کلان و با بودجۀ محدود.
روند تولید آثار در آن زمان حرکت کندی داشت هم به جهت نوپا بودن صنعت چاپ حروفی، هم به جهت محدودیت امکانات، و هم به جهت کمبود نیروی متخصص، به طوری که مؤسس، خود مجبور به تربیت عدهای از طلاب علاقهمند شد. در این دورۀ زمانی که تا حدود سال 1366 ادامه یافت مجموعه آثار خوبی منتشر شد .
(2)
رویکرد سالهای نخست
ضرورتی که آن زمان، مؤسس مجمع بهدنبال آن بود رفع خلأ موجود در دستیابی به منابع اصلی تشیع بود. از این رو، مهمترین هدف، تصحیح و انتشار کتابهای مهم تشیع در موضوعات مختلف بود. ما نزل من القرآن فی اهل البیت (ع) حیری، نهج المسترشدین علامۀ حلی، الفخری فی انساب الطالبیین مروزی، منتخب الانوار المضیة نیلی، حاشیة المکاسب مامقانی و غروی، التحریر الطاوسی عاملی، خصائص الوحی المبین ابن بطریق، جواهر الکلمات صیمری، الصحاح من الآثار طواری، ضیافة الاخوان قزوینی، تبصرة المتعلمین علامۀ حلی، منیة المرید شهید ثانی، ملخص جامع المعارف و الاحکام علامه شبر و چند کتاب دیگر، با توجه به همین نیاز تصحیح و منتشر شدند.
هدف دیگر، ترجمۀ آثار مهم شیعی به زبان فارسی بود. ترجمۀ البیان فی تفسیر القرآن آیت الله العظمی خوئی نیز در همین راستا انجام و در دو جلد چاپ شد.
(3)
تعطیلی موقت
انجام امور فرهنگی در ایران خصوص آنکه به نحو غیردولتی باشد همیشه با مشکلات و موانعی روبرو بوده است. از آن زمان تاکنون هنوز مسألۀ نشر و توزیع، تفکیک نشده و ناشر مجبور است بخش زیادی از وقت خود را صرف بازاریابی و فروش کند. ناشری که فقط ناشر است و کار دیگری بر عهده ندارد مجبور است که وقت خویش را بین مؤلف و محقق و چاپخانه و صحافی و فروشگاه تقسیم کند، اما ناشری که خود مؤلف یا محقق است هنگامی که با مشکلات عدیده مواجه میشود ممکن است سرانجام کار شخصی را بر کار عام المنفعه ترجیح دهد. متأسفانه این اتفاق در مورد مؤسس مجمع افتاد.
مشکلات مواجهه با کتابفروشان، وقت گذاشتن برای تصحیح خطاهای محققانِ جوان، و صرف وقت فراوان برای چاپخانه و صحافی، و رویارویی با انباری پر از کتابِ فروخته نشده، بالاخره عرصه را بر محققِ اشکوری چنان تنگ کرد تا ترجیح دهد به کار فهرستنویسی که در کتابخانۀ مرحوم آیت الله مرعشی نجفی (قدس سره) آغازیده بود ادامه داده ، و در منزل نیز به تحقیقات شخصی بپردازد.
محقق اشکوری، در کتاب عرض حال که ضمن کتاب حدیث عشق منتشر شده، در وصف تعامل ناشران و کتابفروشان چنین مینویسد:
برنامه تحقيق وتأليف وتصحيح ، در سالهاى آغاز كارم ، بسيارى از اوقات توأم با خسارات مادى وناكامى بود.
بيشتر ناشران خبر از انصاف ندارند، كتابفروشها در گرفتن كتاب مورد نظرشان شتابزده ودر پرداخت قيمت آن بد حساباند، پشتوانه مالى براى اين كار نيست با اين كه احتياج به سرمايه كلان دارد. كتاب كه چاپ مىشود بايد عرضه شود، عرضه توسط كتابفروش مىباشد، كتابفروش نسخهها را مىفروشد وبراى پرداخت قيمت آنها سر مىدواند يا اصلا پولى نمىپردازد. در اجرت تصحيح فُرمها يا تحقيق كتابها سوخت زياد دارد، حقى كه طبق توافق بين محقق ومصحح با ناشر بايد ادا شود، تأديه نمىشود.
ناشران كشورهائى كه ما در آنها زندگى مىكنيم ، مشكله آفرينند. وعدهها دروغ ، معاملهها نادرست ، حسابها غير مرتب ، سودجویى بيش از حد معقول . به مؤلف ومحقق چون كالاى مصرفى نظر دارند، با اين كه خود دنبال نويسنده وپژوهشگر مىدوند، چون برده با آنان برخورد مىكنند. فقط به فكر اين هستند كه زحمتها را از دست ديگران بربايند وبه نفع خود برداشت كنند.
تجربههاى فراوانى از ناشران عراق وايران ولبنان دارم ، كتابهاى من در اين سه كشور چاپ شده وبا آنان ارتباط نزديک داشته ودارم . به ديندارى ودوستى علم ودانش تظاهر مىكنند وخود را خادم فرهنگ وفرهنگيان معرفى مىكنند، اما بيشتر اين گروه و نزديک به تمامشان در عمل از دين خبر ندارند واز علم ودانش فقط بهرههاى مادى را در نظر مىگيرند. درست مانند تاجران ديگر كه جز سودجویى چيزى نمىدانند وغير از بهرهبردارى هر چه بيشتر، هدفى ندارند، فقط به نفع مادى مىانديشند وهدفى جز اين ندارند..
مؤسس مجمع، شرح تأسیس تا تعطیلیِ مجمع را خود – در کتاب عرض حال – اینگونه توصیف می کند:
يكى از تجار خيّر معتبر تهران ، مرحوم حاج ميرزا عبدالله توسلى بدون آشنائى سابق ، روزى تلفنى از من وقت ملاقات خواست . با دو نفر به منزلم آمد وخواست كه كارهايم را برايشان تشريح كنم ونمونههائى از كارهاى انجام شدۀ خود را ارائه دهم . من بدون اين كه قصد آنها را از اين ملاقات ودرخواست بدانم ، بعضى از فعاليتهايم را بازگو كردم وچند جلد چاپ شده از كارهاى تحقيقى وفهرستهايم را نشان دادم . چيزى نگفتند ورفتند.
پس از يک هفته باز تلفن كرد ووقت ملاقات خواست . ضمن سخنانش گفت : دو نفرى كه آن روز با من بودند از بازاريان محترم تهران وتا كتاب «مكاسب » را خواندهاند، چون من نام تو ووصف فعاليتهايت را بسيار شنيدهام از آنان خواهش كردم به ديدار تو بيایيم وبا خودت وكارهايت از نزديک آشنا شويم ، كوششهاى علمى وتحقيقى مثبت تو را تأييد كردند وگفتههايت را پسنديدند، من براى همه گونه كمكهاى مادى براى پيشبرد اهدافت مهيا هستم ، از تو كار واز من پول .
اين پيشنهاد را استقبال كردم وآرزو داشتم كه خواستۀ ديرينۀ خود را بدين وسيله محقق سازم ، كارى مثبت نسبت به آثار بزرگانمان انجام دهم ، موضوعى را كه مكرر با مراجع وديگر شخصيتهاى مؤثر در ميان گذاشته ولى نتيجهاى نگرفته بودم . تدريجاً طرح كار ومقدمات آن مهيا شد و«مجمع ذخائر اسلامى » شكل گرفت وچند نفر را براى تحقيق يا ترجمۀ كتابهائى كه در نظر بود استخدام كردم . اين اولين مؤسسۀ تحقيقاتى است كه در قم پايه گذارى شد وآن وقت اين نوع كارهاى تحقيقى گروهى در حوزۀ علميۀ ما مرسوم نبود.
براى مجمع خانهاى كوچک خريدارى شد وكتابخانهاى را شامل مهمترين منابع علوم اسلامى پى ريزى كرديم وحدود بيست جلد كتاب چاپ نموديم كه حاجى توسلى به سكتۀ قلبى درگذشت ، مرگ اين مرد خيّر وقتى پيش آمد كه ما هنوز قدم اول را هم بر نداشته بوديم وتا رسيدن به هدف راهى بس دراز در پيش داشتيم. اين تشكيلات سرمايهاى كلان مىطلبيد وادامۀ كار نيروى مالى وسيعى مىخواست تا بتواند متكى به خود باشد. تا چند ماه با پول خود ووام ، كار را ادامه دادم ، اما بزرگتر از آن بود كه توان مالى من جوابگوى نيازهاى آن باشد. لا محاله مؤسسه به تعطيل گراييد وكتابهاى چاپ شده را به طلاب حوزه رايگان داديم . با يک دنيا تأسف دست روى دست گذاشتم وجز تأسف چارهاى نداشتم .
بعد از گذشت سالها، فرزندم سيد صادق بر آن شد كه «مجمع ذخائر اسلامى » را از نو بپا دارد وبراى تحقق اين آرمان ، با پشتوانۀ مالى خود، كوششهایى انجام داده ومىدهد. اميدوارم كه با عنايات ربانى والطاف الهى بتواند گامى مثبت در اين مسير بردارد وبا نيروى جوانى خدمتى شايسته وبايسته به فرهنگ وميراث علمى شيعه انجام دهد.
(4)
دور جدید فعالیتها
سید صادق آصف آگاه، فرزند علامه سید احمد حسینی اشکوری، سال 1373 هـ. ش پس از تکمیل تحصیلات حوزوی از خوانسار به قم برگشته و علاقهمند به تحقیق و نشر بود. ابتدا کار حروفچینی و تصحیح کتابهای دیگران را انجام میداد تا لقمه نانی حلال تحصیل نماید. سال 1376 هـ. ش با اجازۀ پدر به احیای مجدد «مجمع ذخائر اسلامی» پرداخت ودنبال اخذ مجوزهای لازم رفت. اولین کتاب را در این دوره با نام «الجموع و المصادر» منتشر کرد. از آن زمان تاکنون، رویکرد نشر و فعالیتهای مجمع تحول زیادی یافته است. بخشی از این تحولات، مرهون تجربههای جدید و احساس نیازهای نو، و بخشی محصول تکنولوژیهای نوین و انقلاب صنعت نشر و تبدیل آن به صنعت دیجیتال بوده است. روح پویا، نوطلب، شاملنگر و همیشه در تلاطمِ سید صادق نیز در این تحولات، بیتأثیر نبوده است.
شاید بتوان مجموعۀ فعالیتهای مجمع ذخائر اسلامی را در چهار دورۀ زمانیِ ذیل طبقهبندی کرد:
الف – نیمۀ دوم هفتاد:
صرفاً رویکرد مجمع از سالهای 1376 تا 1380 تولید کتاب بود. بخشی از این کتابها در حوزۀ فهارس نسخههای خطی بود که با نشر سه جلد از فروست (آشنایی با ذخائر) و چندین مجلد از (معرفی میراث مخطوط) در سال 1377 آغازید. مجموعههایی که با پیشنهاد و حمایتِ مؤسس مجمع شکل گرفت، وسپس با افت و خیزهای فراوان ادامه یافت. آن زمان حروفچینیِ سربی، تازه جای خود را به حروفچینیِ رایانهای داده بود و برنامۀ زرنگار حرف اول را میزد. کار در محیط داس (Dos) محدودیتهایی داشت. بنابراین تهیۀ فهارس نسخههای خطی که مشتمل بر تصاویر زیادی بودند و سپس چاپ آنها، زمانبر بود.
بخشی دیگر از کتابهای تولیدی در این سالها، کتابهای بازاری بود تا بهنحوی جبران هزینههای جاری شود.
ب – دهۀ هشتاد:
در سالهای آغازین دهۀ هشتاد، ضرورت سرعت بخشیدن به امر فهرستنگاری نسخههای خطی بیشتر احساس شد. در همین راستا، از فهرستنگاران جوان دعوت به همکاری شد.
همزمان کار دیجیتالسازیِ نسخههای خطی نیز با پیشرفت صنعت دیجیتالِ دوربینها آغاز گشت. درواقع، مجمع ذخائر اسلامی از اولین مؤسساتی بود که در ایران کار دیجیتالسازی نسخههای خطی را آغاز کرد و تا پایان دهۀ هشتاد تنها مؤسسۀ خصوصی در ایران بود که حجم زیادی از نسخههای خطی را در بیش از یکصد کتابخانۀ داخلی و خارجی عکسبرداری کرده بود.
تکنولوژی جدید که نسبت به میکروفیلم و عکسبرداریهای قدیم، هم کاهش هزینهها را به دنبال داشت و هم سرعت، سهولت و کیفیت (رنگی بودن) تأثیر زیادی در تشویق مجموعۀ فنی مجمع برای گسترش فعالیتها داشت، بطوری که درهمین دهه کار عکسبرداری از روی نسخههای خطی که در شهرها و روستاهای مختلف و حتی بعضی از دیگر کشورها چون هند و پاکستان انجام میشد، در زمینۀ اسناد، کتیبهها، سنگقبرها، متون کهن و حتی بناهای تاریخی و آثار در خطر گسترش یافت.
سرعت گروه عکسبرداری بهحدی بود که عملاً کار فهرستنویسی آثار – بهجهت ماهیت زمانبربودنِ فهرستنویسی – و سپس انتشار آنها تناسبی نداشتند. لذا، برای نخستین بار، مجمع، سفارش فهرستنویسی مخطوطات از روی نسخههای دیجیتال را در دستور کار قرار داد تا فهرستنگار مجبور به حضور در کتابخانه نباشد. فهرست کتابخانۀ حججی در نجفآباد، قنبرعلیخان و صدر در تهران، جامعۀ جوادیه و جامعةالمنتظر در هند – بهطور مثال – در این راستا تولید شدند.
در خصوص اسناد نیز در همین دهه، کار عکسبرداری و انتشار اسناد آغاز شد. رویکرد مجمع برخلاف اکثر مراکز اسنادی، اسناد سیاسی نبود بلکه اسناد اجتماعی و شرعی که کمتر مؤسسهای توجهی بدان داشت. هنوز مؤسسهای ضرورت این کار را احساس نمیکرد و برخی، انتشار چنین اسنادی را نوعی کتابسازی! میدانستند.
در اواخر دهۀ هشتاد، تیم مجمع تقریباً کامل شده بود. گروهی از محققان که در داخل مجموعه یا خارج از آن با مجمع همکاری میکردند، عکسبرداران و گرافیستها و حروفچینها نیز تخصصهای لازم را پیدا کرده بودند، اما ضرورت آموزش نیروهای جوان و متخصص در حوزۀ نسخههای خطی و اسناد احساس میشد. لذا در نیمۀ دوم دهۀ هشتاد کار آموزش نیز ابتدا با محققان داخلی و اساتید اندک شکل گرفت. خروجیِ قابل لمس این آموزشها، دورۀ 12 جلدی اسناد موقوفات اصفهان بود که در سالهای 1387 و 1388 منتشر شد، و دورۀ 26 جلدی میزانالفقاهه که در سال 96 انتشار آن پایان یافت.
در مجموع، دهۀ هشتاد نقطۀ اوج عکسبرداریِ تیمی از نسخههای خطی و اسناد، فهرستنویسی و انتشار فهارس نسخههای خطی و آغاز دورههای آموزشی بود.
ج – نیمه اول دهۀ نود:
دهۀ نود آغاز افول و رکود صنعت نشر فیزیکی ایران و آغاز تحول این صنعت به نشر دیجیتال بود. مجمع ذخائر اسلامی درحالیکه بسیاری، از آیندۀ نشر ایران نگران بودند، اوضاع جدید را به دو شرط برای ناشران امیدوارکننده میدانست: 1- روآوردن ناشران به نشر دیجیتال و پذیرش تغییر در صنعت نشر 2- رعایت قانون کپیرایت از طرف کاربران و بسترسازیهای لازم از سوی دولت.
بدیهی است تا فراهم شدن این بستر و گذشتن از دورۀ گذر، نشر ضربۀ سنگینی را تجربه میکند. مجمع از سالهای نخست دهۀ نود، کار دیجیتالسازیِ کتابهای منتشرۀ خود را آغاز کرد. بزودی با مشکلات روبرو، ترجیح داد که کارگاه کوچکی را راهاندازی کند.
در سال 1393 کارگاه تبدیل به کارگاهی مجهز شد که کلیۀ مراحل چاپ و صحافی را انجام دهد. دریغا که در همین سال نیز بیش از 11 تُن از کتابهای منتشره بناچار خمیر شد! تا هزینههای انبارداری و جابجائی و آفتزدائیِ سالیانۀ کتابهایی که هَرازگاهی دانهای به فروش میرسد!، صرف تولید محصولات جدید با شمارگان اندک شود.
به برکت همین رویکرد، مجمع در طول سالهای 91 – 95 به اندازۀ کل سالهای فعالیت، کتابهایی با عناوینِ جدید منتشر کرد و این روند همچنان ادامه دارد.
رویکرد اصلیِ فعالیتهای مجمع در سالهای نخستِ دهۀ نود را میتوان در دو موضوع خلاصه کرد:
الف – تدوین و انتشار مجموعههای عکسبرداری شده، اعم از نسخههای خطی و اسناد. از اینرو، روند عکسبرداری دیجیتال از کتابخانهها سرعت کمتری گرفت و در عوض، چاپ فهارس خصوصاً اسناد، رشد چشمگیری داشت.
ب – برگزاری همایشهای بینالمللی با موضوع میراث مشترک ایران و کشورهای دیگر. در مهرماه 1392 همایش بینالمللی میراث مشترک ایران و هند برگزار شد و یک سال و نیم بعد، در اسفند 1393 همایش بینالمللی میراث مشترک ایران و عراق. سال 1395 نیز همایش بین المللی میراث مشترک ترکیه و ایران رقم خورده است.
از حیث کارهای چاپی، همچنان انتشار پروژههای فراوانی که بخشی از آنها انجام شده در اولویت هستند. تکمیل پروژههای ناقص – اگر از امروز دست به هیچ کار جدیدی نزنیم و هیچ کتابی را خارج از مجموعۀ خود نپذیریم – نیازمند 20 سال زمان میباشد. زمانی که برای انجام کارهای بزرگ اندک است و برای دستیافتن به کارهای خرد، کلان.
د – نیمۀ دوم دهۀ نود:
ساماندهی بانک دیجیتال، اطلاعرسانی و خدمات بینالمللی در حوزۀ نسخههای خطی و اسناد، از اهداف و رویکردهای عملی ما طی حال حاضر وسالهای پیش روست.
در چشم اندازی طبیعی، سال 1397 با تمرکز بر سامان دهیِ خدماتِ دیجیتال در سطح ملی، و سال 1398 (2019 – 2020م) با تمرکز بر خدمات در خارج از مرزهای جغرافیایی خواهد بود.
(5)
ارتباط و همکاری با دیگر مؤسسات
مجمع ذخائر اسلامی تاکنون سیاستِ «همکاری بدون وابستگی» را ادامه داده است؛ چه آنکه بسیاری از کارهای بزرگ فرهنگی بدون همکاریِ علمی، فنی، مالی واجراییِ دو یا چند نهاد به خوبی انجام نمیشود. درواقع، توانِ بالفعلِ هر مؤسسهای میتواند سرمایهای مادی یا معنوی برای مؤسسهای همسو باشد.
مجمع نیز برای نیل به اهداف عالیه، بلندنظر بودن در همکاریِ مؤسساتی را همیشه مدّنظر داشته و با استفاده از توانِ «خصوصی بودن» و «نگاه غیرسیاسی به مقولۀ فرهنگ» توانسته در طول دو دهۀ اخیر همکاریهایی با سایر مؤسسات و کتابخانهها و موزهها در ایران و خارج داشته باشد.
در عین حال، معتقدیم آنچه اتفاق افتاده، استفادۀ ناچیزی از توان دیگر مؤسسات است، و این بهرۀ ناچیز بیشتر متوجه رویکرد بستۀ سایر مؤسسات در تعاملات فرهنگی است. درمجموع، همکاری با دیگر نهادها نیز چه در نوع و چه در میزان بهرهمندی، تفاوتهای چشمگیر داشتهاند. همکاریها گاه در قالب تفاهمنامۀ مکتوب بوده و گاه شفاهی و یا عملی و بر پایۀ اعتماد متقابل. تفصیل این همکاریها خود مقالی جداگانه میطلبد، امّا فهرستی از کتابخانهها، موزهها و مؤسساتی که تاکنون با مجمع ذخائر اسلامی تعامل داشتهاند از قرار ذیل است (بجز آنچه در همایشها و مناسبتهای خاص، همکاری موردی داشتهاند. ترتیب ذکر این مؤسسات بر ترتیب الفباء است نه اولویت دیگر):
الف – ایران:
موزهها:
موزه و کتابخانۀ ملک (تهران)
موزۀ دکتر محمدصادق محفوظی (تهران)
موزۀ میرزا محمد کاظمینی (یزد)
کتابخانهها: (در این فهرست، کتابخانههایی که از سوی مجمع عکسبرداری دیجیتال شده یا فهرست آنها تهیه شده ذکر نشده و فقط کتابخانههایی که تعامل دوسویه داشتهاند مدّنظر است):
کتابخانۀ آستان قدس رضوی (مشهد)
کتابخانۀ آیتالله مرعشی نجفی (قم)
کتابخانۀ دیجیتال نور
کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی (تهران)
کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران
کتابخانۀ ملی (تهران)
مؤسسات و بنیادها:
بنیاد ریحانة الرسول (یزد)
بنیاد علمی و فرهنگی ابنسینا (همدان)
بنیاد قمپژوهی (قم)
بنیاد نهجالبلاغه (تهران)
بنیاد پژوهش و توسعه فرهنگ وقف (تهران)
خانۀ کتاب (تهران)
دفتر بازرگانی آگاه (قم)
کنسرسیوم محتوای ملی (تهران)
کنسرسیوم همکاری توسعۀ فضاهای گردشگری (تهران)
گنجینۀ باز نسخههای خطی اسلامی (تهران)
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی – نور (قم)
مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی (تهران)
مؤسسۀ آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث (قم)
مؤسسۀ آیتالله العظمی بروجردی (قم)
مؤسسۀ باستانشناسی دانشگاه تهران
مؤسسۀ تاریخ علم و فرهنگ (قم)
دانشگاهها:
دانشگاه ادیان و مذاهب (قم)
دانشگاه اصفهان
دانشگاه تهران
دانشگاه مفید (قم)
دانشگاه یزد
ب – مراکز خارجی
آلمان، بن: دانشگاه بن (فردریش ویلهلم)
آلمان، بن: مؤسسۀ ابن سینا برای پژوهش در تاریخ اندیشه
بحرین، منامه: مجمع البحوث العلمیة
بلژیک، بروکسل: مؤسسۀ اسکریپتورا
پاکستان، اسلام آباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان
عراق، کربلای معلا: مرکز کربلاء للدراسات و البحوث
عراق، نجف اشرف: مرکز الامیر (ع) لاحیاء التراث الاسلامی
عراق، نجف اشرف: مرکز النجف الاشرف للتألیف و التّوثیق و النشر
عراق، نجف اشرف:مکتبة الامام أمیرالمؤمنین (ع) العامة
مصر، قاهره: مؤسسة العلم
ترکیه، استانبول: مؤسسه آل البیت علیهم السلام
این همکاریها مایه ثمرات بسیار ارزشمندی شده و بخشی از ثمرات آن نیز در آینده مشهود خواهد شد، درعین حال فضای همکاریهای فرهنگی نیاز به بسترسازی فرهنگی دارد تا مؤسسات در تعاملات همسو بتوانند بهترین بهره را برده و موجب پیشبرد اهداف مشترک فرهنگی شوند. اتفاقی که اگر میان مؤسسات، جاری شود آغاز انقلاب فرهنگیِ مدرن خواهد بود.
(6)
گسترۀ فعالیتها
مجمع ذخائر اسلامی کار خود را از نشر و ترجمۀ آثار اسلامی به چند مقولۀ تخصصی توسعه داد. در باب نشر متون، علاوه بر متون متفرقه در چند رشته هدفگذاری کرد:
1- تحقیق و انتشار متون کهن و بایستههای نشر در قالب فروست (گنجینههای خطی ← پیوست) یا مستقل
2- بازچاپ متون کهن در قالب نسخهبرگردان (← پیوست)، علاوه بر مجموعههایی که در فروست (گنجینههای خطی) منتشر شد فروستهای (ترجمههای دینی)، (سلسلۀ ماتم)، (عقیدهنامهها)، (ولایتنامهها) و جز آن، نیز در همین قالب طراحی شدند.
3- تدوین و انتشار اسناد، بیشتر با رویکرد اجتماعی و شرعی
4- تدوین و انتشار فهارس نسخههای خطی
5- تولید نرمافزار (نرمافزارهای فراخوان، متون 1، متون 2، دائرة المعارف عهد صفوی، مجموعه مؤلفات السید سامی البدری، تولید شدند و چند نرمافزار طراحی شده و به مرحلۀ تولید نرسید).
6– تولید بانکهای اطلاعاتی
7– آموزش دورههای کوتاهمدت دربارۀ نسخههای خطی واسناد (تصحیح، روخوانی، فهرستنویسی، بازخوانی)
8– کارشناسی اسناد و متون خطی
9- عکسبرداری
10- خدمات نسخههای خطی
11 – برگزاری همایش های بین المللی
چهار مقولۀ اخیر با تأسیس مؤسسۀ تاریخ علم و فرهنگ (به مدیریت سید صادق حسینی اشکوری) بدین مؤسسه سپرده شد و به نوعی، فعالیتهای دو مؤسسه در یکدیگر ادغام گشت. بیشک، مؤسساتی که فقط در یک زمینه فعالیت میکنند در کار خود موفقتر و ثمرات ارزشمندتری دارند. اینکه مجمع در چه زمینهای از زمینههای مذکور موفقتر بوده مقولهای است که دیگران باید دربارۀ آن اظهارنظر کنند امّا نکتۀ مهم اینجاست که در تمامی این زمینهها خلأ فراوان احساس میشود. هریک از زمینههای یادشده کار چندین مؤسسه و نهاد را بهصورت همزمان میطلبد. بلکه در زمرۀ کارهایی است که چندین دانشگاه، نهاد و مؤسسه باید دست بهدست یکدیگر داده و به سرانجام مطلوبی برسانند.
متأسفانه ضعف فرهنگی در تمام بسترهای مرتبط با نسخههای خطی، اسناد و متون کهن بهچشم میخورد و بهنظر میرسد فعالیتهای مجمع فقط نوعی واکنش و احساس دغدغه نسبت به خلأهای موجود در فضاهای فرهنگی بوده است.
همینجا مناسب است که مهمترین ضعف مجمع نیز مطرح شود، و آن ضعف در تبلیغات و ارائۀ موجودی به افراد حقیقی و مؤسسات حقوقی است. هنوز بسیاری از دانشگاهها و مؤسسات داخلی و خارجی از گسترۀ فعالیتهای مجمع باخبر نیستند.
گرچه در طول دو دهۀ اخیر، مجمع در دهها نمایشگاه داخلی و چندین نمایشگاه بینالمللی حضور داشته ودر کارگاههای تخصصیِ آموزشی یا دو سمینار بینالمللی که خود برگزارکنندۀ اصلی آن بود، طیفی از اندیشمندان را از گسترۀ فعالیتهایش باخبر کرده امّا این شمار، بسیار اندک است. باید اعتراف کرد که تنها عکسبرداری، و حتی فهرستنویسی و انتشار، هنر نیست. هنرِ والاتر آن است که در عصر انفجار معلومات، با سریعترین و سادهترین وسائل، موجودی ارزشمند مسلمانان را به سراسر دنیا معرفی کرد، و این نقیصهای است که اکنون با فعال کردنِ (توانِ فروش دیجیتال و سرویس دهی با کمترین قیمت برای رسیدنِ میراث کهن به دست اهل آن، با کمترین محدویت)، درصدد جبران آن هستیم، تا خدا چه خواهد، حسبنا الله و نعم الوکیل، وما توفیقنا الا به.
www.mzi.ir
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]